۱۳۹۹ آذر ۱۰, دوشنبه

اسناد خیانت بختیار و چشم بر حقیقت بستگان شیفتگان

 




مصاحبه ای را در سی ان ان را می دیدم که در آن متخصصی از چندین تحقیق روانشناسی نقل می کرد که بسیاری از انسانها وقتی در مورد موضوعی بر اساس اطلاعی که با آنها داده شده است تصمیم می گیرند و قضاوت می کنند، دیگر درها را نسبت به هر فاکت/واقعیت/حقیقتی که آن نظر را به چالش بکشد می بندند و بقول معروف یک گوش در می شود و گوش دیگر دروازه.  اضافه می کرد که همین تحقیقات نشان داده است تنها زمانی نظر اینها تغییر می کند که آن را تجربه کنند و آن را واقعیتی تراژیک می دانست.  در این رابطه به کسانی که از طریق فیک نیوز به این نتیجه رسیده اند که اصلا چیزی به نام کرونا وجود ندارد اشاره می کرد که تنها وقتی خود گرفتار آن می شوند و آن را تجربه می کنند، متوجه باور غلط خود می شوند و متاسفانه برای بعضی از آنها این تغییر باور دیر است و فوت می کنند.

البته این قاعده ای کلی است و خود بی نهایت خود آن را تجربه کرده ام.  آخرین نمونه های آن اشاره به انتشار اسناد ویکیلکس، که لینک آن را در زیر گذاشته ام، در مورد دکتر شاپور بختیار بود و گزارش سیا به برژینسکی، که بنا بر اسناد محرمانه آمریکا، دکتر در ضمن اطمینان دادن به سازمان سیا که خمینی حداکثر تا سه ماه دیگر سقوط می کند، اشاره به پول گرفتن از صدام حسین و عربستان و دیگر مستبدان عرب خلیج فارس کرده و با این وجود  از آمریکا نیز پول خواسته بود و اطلاع داده بود که با صدام حسین موافقت کرده است تا به ایران حمله کرده و خوزستان را تصرف کرده و حکومت او را مستقر کند و در مقابل، وقتی صدام به کویت حمله کرد، او اعتراضی نکند.  

اضافه کرده بود که البته این کلکی است که به صدام زده است و بعد از قدرت را بدست گرفتن اگر صدام به کویت حمله کند زیر قرار و مدار خود می زند.   

 

انسان می ماند چه بگوید که اگر ایشان حتی از مغز گنجشک  هم بهره مند بودند نه تنها به این نتیجه نمی رسید که خمینی حداکثر تا سه ماه دیگر سقوط می کند، بلکه این را می فهمید که در کلک و حقه و رودست زدن این صدام حسین است که همه کارت ها را در دست دارد و ایشان هم تنها نقش آلتی در دست صدام حسین را دارد. 

 

در واقع تنها انسانی که شهوت شدید به قدرت او مانع دیدن واقعیات شده است و در نتیجه   خالی از خرد سیاسی و دید استراتژیک شده است که می تواند تصور این را بکند که صدام میلیاردها دلار خرج بکند، چراغ سبز آمریکا برای حمله بوطن را بگیرد و ارتش او خوزستان و دریای نفت آن را که عربستان می نامد تصرف کند و بعد ارتش خود را عقب بکشد و کسی را در ایران بر قدرت بگذارد که از طریق تبانی با یک فاشیست ضد ایرانی و کشتار نظامیان ایرانی به قدرت رسیده است که در نتیجه هیچ آینده ای نمی تواند داشته باشد. 

بهر حال وقتی به این سندی که عکس و لینک آن همراه است در فضاهای مجازی خود اشاره کردم.  نقل و نباتی نبود که از طرف ذوب شدگان در دکتر بختیار نصیبم نشود.  چرا که حاضر نمی شدند که اسطوره ای را که از قبل در ذهن خود ساخته اند و در برجی که از صخره های سخت خود سانسوری مستقر کرده اند به وسیله پتک حقیقت و واقعیات بشکنند و اینگونه، حقیقت و واقعیت را سخت دشمن می پندارند و کسی که حامل و پیک این حقایق باشد را دشمن خود تصور می کنند.

 

این واکنشها من را یاد متخصص در سی ان ان در مورد کسانی که به این باور رسیده اند که کرونا وجود ندارد و دروغی بیش نیست انداخت.  سوال من این است که چگونه تجربه ای اینها را بخود می آورد و آیا زمانی آنها را بخود می آورد که دیر شده است؟

به این هم وطنان می گویم که اسناد در مورد خیانت نا بخشودنی دکتر شاپور بختیار فراوان است و این سند تنها آخرین سندی است که یافت شده است.  دکتر شاپور بختیار آتش بیار جنگی شد که بیش از یک میلیون ایرانی را کشت و زخمی کرد و نسلی را از رشد بازداشت و به خمینی امکان داد تا از طریق ادامه جنگ، استبداد را باز سازی کند.  با این حقیقت چه می کنید؟ در دنیا آنقدر برف وجود ندارد که سر خود را در آن برای همیشه در زیر آن پنهان کنید و آن را یخزده کنید.


البته و خوشبختانه همگی اینگونه نیستند.  برای مثال، دختری دانشجو برایم پیام فرستاد که او همیشه عاشق دکتر بختیار بوده است ولی خواندن تحقیقی را که اینجانب چند سال پیش در مورد ایشان منتشر کرده بودم  موجب شده است که در باور خود شک کنند.  امیدورام اینگونه هموطنان که به دنبال یافتن حقایق هستند و از شجاعت، فراست و صداقت لازم در پذیرفتن حقیقت، هر قدر در وهله اول تلخ باشد، هر چه بیشتر شوند.

 

لینک گزارش افسر سیا به بر ژینسکی 

 https://history.state.gov/historicaldocuments/frus1977-80v11p1/d93