۱۳۹۶ فروردین ۱, سه‌شنبه

نیایشهای نوروزی





پروردگارا! یاری امان کن تا بفهمیم که مایی که قربانیان استبداد هستیم، با افکار و اعمالمان و روانمان، در استمرار و باز تولید استبداد تاریخی حاکم بر وطن نقشی اساسی داریم.

پروردگارا! یاری امان کن تا بیاموزیم  که روش آزادی، نه قدرت که آزادی است و روش، آینه هدف است.

پروردگارا! یاری امان کن تا بیاموزیم که آزادی، از درون ما و از تحول در افکار و ارزشها و اعمال ما شروع می شود و آزادی در خارج ازما تنها انعکاس گر این آزادی است.

پررودگارا! یاری امان کن تا بفهمیم که نفس مخالف با استبداد، ما را آزاده و آزادی خواه نمی کند و چه بسا در مخالفان، مستبدان فراوان و سرکوبگر تری خفته اند.

پروردگارا! یاری امان کن تا بیاموزیم که تا زمانی که خود را در مسیر آزاد شدن از انواع و اقسام اسطوره های زور و قدرت که استبداد چند هزار ساله، در فرد فرد ما حک کرده است، آزاد نکنیم، پیشرفته ترین مردم سالاری ها نه تنها بکار رشد و حقوقمند شدنمان نمی آید، بلکه استبداد در شکل و نوع دیگر حتی در شکل دفاع از آزادی باز تولید خواهد شد.

پروردگارا! یاریمان کن تا بفهیمم که مهمترین و موثرترین ستون پایه ها در دفاع از مردم سالاری، نه قوانین و ساختارها، که مردم هستند.  مردمی که به آزادی باور و به حقوق انسانی و حقوق ملی و حقوق شهروندی و حقوق طبیعت، عارف شده اند و آن را زندگی می کنند.

پروردگارا! یاری امان کن تا بیاموزیم که بدون توانا شدن به نقد و انتقاد از خود و شجاعانه خود را سندان پتک نقد شدن قرار دادن، توانا به آزاد شدن و در نتیجه رشد کردن و بهر وری از استعداهایمان نخواهیم شد.

پروردگارا! یاری امان کن تا بیاموزیم که در مخالفت با دیگری، خود را از زبان اتهام و توهین و دروغ و افترا بستن رها کنیم.

پروردگارا! یاری امان کن تا بفهمیم، که قدرت، خوب و بد ندارد و همیشه بد است، چرا که قدرت تنها در رابطه سلطه گر-زیر سلطه ظهور پیدا می کند و بر خلاف آزادی، از خود ماهیت ندارد.  قدرت نتیجه و محصول تبعیض است.

پروردگارا! یاریمان کن تا بفهمیم که قدرت، ضد آزادی است و به همین علت در لیبرالیسم، که به قدرت اصالت می دهد، آزادی، بدون تناقض، نه قابل تعریف و نه قابل فهم است و اینگونه است که استبدادها از درون لیبرالیسم، که آخرین آن استبداد توتالیتر سرمایه که حتی طبیعت را در خطر نابودی قرار داده است، بیرون می آید.

پروردگارا! بما بیاموز که آزادی، نبود قدرت و زور است، چرا که هر قدرت زوری  محدود کننده آزادی است.

پروردگارا! بما بیاموز، که آزادی مطلق بیان، نیاز انسانها و جوامع رو برشد است، چرا که تنها از طریق آزادی نقد مطلق است، که کژی ها شناسایی وراه حل ها یافته و اینگونه، راستی می شوند.

پروردگارا! بما بیاموز بزرگترین که دشمن اصلی آزادی، نه مستبد اعظم که نفسانیت و منیت و خود پرستی ماست.  بنابراین:

پروردگارا! بما بیاموز که در مبارزه، همیشه بیش از استبداد، از نفسانیت خود وحشت داشته باشیم، چرا که با لحظه ای غفلت، مانند مار مولوی، نیش هلاکت آزادگی را در ما فرو خواهد برد.  چه جنبشهای عظیم اجتماعی که اینگونه به شکست شده اند.

پروردگارا، بما بیاموز که استقلال، طرف دیگر سکه آزادی است و یکی بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد.

و پروردگارا، بما بیاموز، که برای استقرار ساختاری در راستای استقرار عدالت اجتماعی و ریشه کنی فقر و رفع تمامی انواع و اقسام تبعیضها، همیشه به آزادی نیاز است و هیچگاه آزادی نباید قربانی عدالت اجتماعی شود که در این صورت، هر دو قربانی و استبداد، باز سازی می شود.

از نوروز و فلسفه آن برای نو شدن و تولدی دوباره  در طراوت و نشاط و دوستی در آزادی استفاده کنیم.

هر روزتان نوروز و نوروزتان پیروز.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر