۱۳۹۲ تیر ۱۷, دوشنبه

مصر: استبداد سکولار در برابر استبداد دینی



خطای کشنده انقلابیون مصری که همان آلوده کردن جنبش عظیم خود به سرنیزه خونین کودتای نیروی نظامی ،که بیش از نیم قرن پایه اصلی استبداد را تشکیل داده است، بود و اینگونه تضاد بین روش و هدف ایجاد کردن و به قدرت اصالت بخشیدن علت اصلی وضعیت رو به فاجعه رفتن امروز مصر است. 
همانگونه که کودتا بر ضد اولین رئیس جمهور منتخب تاریخ مصر، مرسی بس بی کفایت و اقتدار گرا را تبدیل به قهرمان و حتی شهید زنده! کرده است کشتار امروز طرفداران اخوان المسلمین بوسیله ارتش، عاشورایی را که اخوان المسلمین به آن نیاز داشت برایشان فراهم کرد تا حدی که حتی سلفی ها که اطاعت از حاکم را وظیفه دینی خود می دانند، مجبور شدند جبهه حامی کودتا را ترک کرده و در کنار اخوان المسلمین که مردم را به دفاع از انقلاب( که در آن نقشی بسیار جزئی داشتند و تا روزهای آخر مانند اصلاح طلبان ما وسط بازی می کردند.) در برابر ارتش می خوانند قرار گیرند و بسرعت گفتمان مبارزه شکل گفتمان دینی به خود بگیرد. دیر نخواهد بود که اخوان المسلمین در باور میلیونها مصری، مبارزه خود علیه کودتا چیان را مبارزه مومنین بر ضد کفار  ترسیم  خواهد کرد و اینگونه خواهد بود و در زمانی که اسلحه لیبیایی و حمایت سیاسی ترکیه ای و پول قطری موجود می باشد، هیچ بعید نخواهد بود که شاهد تکرار سناریوی سوریه در مصر باشیم. 
نتیجه حاکمیت چنین گفتمانی در میان مسلمانان مصری که در آن مقوله ای بنام دموکراسی، به علت کودتا، ارزش و اهمیت خود را از دست خواهد داد، و هم اینکه، سکولارهای مصری نیز نشان داده اند که اسباب و معیارهای دموکراتیک را زمانی که جریان آنها، رهبری را در دست نداشته باشد بر نمی تابند و در مبارزه سیاسی به خشونت نهادینه نیروی نظامی تکیه می کنند  و به تکرار مخالفان خود را "توده جاهل" می خوانند و در پی ایجاد دموکراسی "نخبه" های خود هستند، وضعیتی ایجاد خواهد کرد که دیگر مبارزه نه برای ازادی و اهداف دموکراتیک انقلاب که بر سر قدرت خواهد بود و از آنجا که هیچ طرف وجود سیاسی طرف دیگر را نمی پذیرد( اگر سکولارها وجود سیاسی اخوان المسلمین را می پذیرفتند بر ضد رئیس جمهوری - اگر چه بی کفایت و قبیله گرا و اقتدار گرا- و تنها بعهد از یک سال دست به کودتا نمی زدند و اینکه اخوان المسلمین  فرمان بسیج عمومی داده است، به این معنی می باشد که  طرف دیگر را به رسمیت نمی شناسند.) تنها زبان برخورد زبان خشونت خواهد بود.
البته هیچ شک ندارم که میلیونها ازادیخواه مصری، حتی در مخیله اشان نمی آید که خود را در جبهه استبداد سکولار بیابند ولی همانگونه که قبلا هشدار داده بودم، وقتی جریانی در مبارزه سیاسی به قدرت اصالت بدهد و از طریق قدرت حریف را شکست دهد، این قدرت است که او را در اختیار خود در می آورد و دینامیسم و قوانین خود را به آن جریان تحمیل.  بنا براین زمانی  که به اصل قدرت در گفتمان سکولار و گفتمان دینی، اصالت بخشیده شود، دیگر مبارزه طرفین نه برای اهداف اولیه که برای تحمیل دیکتاتوری خود خواهد بود و اینگونه خواهد بود که اگر هر چه زودتر دو طرف نپذیرند که روشهای دموکراتیک را در مبارزه رعایت و در صدد ترمیم اشتباهات استراتژیکی و تاکتیکی خود بر آیند  ما شاهد مبارزه بس خونین استبدادیان سکولار و استبدادیان دینی خواهیم بود. 
هنوز دیر نشده است، ایا مصر از توان فکری و روحی و اراده جمعی برای جلوگیری از سقوط  در پرتگاه جنگ خانگی خواهد بود؟  امید و آروزی جدی من این است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر