۱۳۹۴ فروردین ۱۳, پنجشنبه

تحلیل موافقتنامه اتمی و راه سوم








اینهم تحلیل کوتاه و نمیه شبی من

لنگر سیاسی رها از قدرت داشتن سبب می شود که تحلیلگر/فعال/مبارز سیاسی در تله یا دفاع از موافقتنامه مافیای حاکم با قدرتهای غربی یا مخالفت با آن و همراهی با جنگ طلبان نیافتد.  به بیان دیگر خود را در مدار بسته "انتخاب" بین بد و بدتر زندانی نکند.  زندانی این مدار بسته بودن از اصلی ترین دلایل طولانی شدن عمر استبداد حاکم در بعد از انقلاب است.
وقتی اندیشه راهنمایمان اصل موازنه منفی باشد و اینگونه قادر شویم که خود را از درون گفتمانهای محدود کننده قدرت رها کنیم و در نتیجه از درون گفتمان استقلال و آزادی به امور واقع بنگریم، آنگاه قادر خواهیم شد که در خارج از جعبه فکر کنیم و مانند کشتی بی لنگر جو زده نشده و موضعی الان نگیریم و فردا پشیمان نشویم. واقعیات را آنگونه که هست دیده و تحلیل و قضاوت کنیم.  در چنین حالتی خواهیم دید که موضع سومی وجود دارد که ما را در موضع مستقل و کنشگرانه قرار می دهد و آن موضع <حقوق ملی> می باشد
وقتی از این موضع به موافقتنامه نگاه می کنیم از جمله متوجه می شویم که:
- همانگونه که اوباما بدرستی گفت، هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که اینقدر اجازه بازرسی و بازپرسی را داده باشد.  به بیان دیگر اینقدر اجازه داده باشد که استقلالش نقض شود
-به ایران اجازه داده شده است که حدود 6000 از قدیمی ترین سانتر فیوژهای خود که تولیدشان 40 برابر کمتر از نوع جدید آن است را بکار بگیرد و بقیه را تعصیل.  یعنی اینکه این سانتر فیوژها باید ده سال مدام کار بکنند تا بتوانند سوخت یکسال راکتور بوشهر را تامین کنند!!! به بیان دیگر این قدرتها به رژیم اجازه داده اند این تعداد را داشته باشد تا کمی حفظ صورت کرده باشد.
فوردو هم که تعصیل می شود و برای کارهای تحقیقاتی مورد استفاده قرار می گیرد-
- ایران تنها حق دارد تنها 300 کیلو گرم از 10 هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده را که در اختیار دارد نکاه دارد و بقیه یا باید خارج شوند و یا فاسد بشوند
-....

- تحریمها در صورتی که ایران به تعهداتش عمل کند شروع به برداشته شدن خواهد شد و در صورت نقض بصورت اتوماتیک دوباره ابقاء خواهند شد.(1)

به بیان دیگر، این موافقتنامه، با توجه به مواضع قبلی رژیم و واقعیت آن یک تسلیم نامه است با حفظ ظاهر.

با این وجود  این تسلیم نامه رژیم چند نکته مثبت برای وطن دارد:
1. شبه حمله نظامی بوطن دفع خواهد شد و اینگونه هم مردم نفسی براحتی خواهند کشید و هم روز جنگ طلبان اسرائیلی و آمریکایی و داخلی مانند نتانیاهو و بولتون و مک کین و  سازگارا و مجید محمدی و علی افشاری و...و تیره خواهد شد
2. از شدت استرس عمومی که در اثر وضعیت در مردم وجود دارد کاسته خواهد شد و جو خوشبینی ایجاد خواهد شد
در عین حال وضعیت، در بهترین حالت همان وضعیتی خواهد شد که آقای احمد ی نژاد تازه به ریاست جمهوری منصوب شده بودند.  با این تفاوت  که نفت بیش از 60-70 درصد ارزش خود را از دست داده است
آخر اینکه از نظر من، مهمترین اثر این تسلیم نامه این است که بر اثر از بین رفتن ترس از حمله نظامی، فضای بین المللی برای جنبش عمومی ایجاد خواهد شد.  این فضا دو بار در قبل نیز ایجاد شد که در اولی، انتخاب جیمی کارتر، عامل بین الملل برای انقلاب را فراهم کرد و در دومی انتخاب اوباما، عامل بین المللی برای جنبش سبز.  حال برای بار سوم چنین فضایی ایجاد شده است و این مردم هستند که بالاخره باید تصمیم بگیرند که آیا صاحب کشور آنها هستند یا یک روضه خوان با مافیای مالی و نظامی اش؟
پیشنهاد: برای اینکار می تواند  از اقای خامنه ای بپرسند که چرا برای اورانیوم غنی شده ای که در بازار آزاد قیمتش از چند ده میلیون دلار بیشتر نیست، بیش از صدها میلیارد دلار ضرر بوطن وارد کرده و فشاری روحی و عصبی و مالی بس شدیدی بر هموطنان وارد؟ اگر این سوال را بکنید و بر یافتن پاسخ به آن اصرار ورزید مطمئن باشید که دوباره چنین بلایی را بر سر شما نخواهند آورد. نخواهند ماند تا بیاورند.
(1):  http://www.state.gov/r/pa/prs/ps/2015/04/240170.htm

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر