در داخل ایران برای ایجاد هم آهنگی و ارتباط بین
جریان های جمهوریخواه بر دو اصل بنیادین استقلال و آزادی، بیش از هر زمان نیاز به ایجاد
هر چه گسترده تر هسته های حق مدار می باشد.
در این رابطه و برای آگاهی بیشتر، خواندن این مقاله ونیز مقالات و نوارهای سخنرانی
دکتر صدارت را پیشنهاد می کنم.
این هسته ها از آنجا که نزج گرفته بر اصل موازنه
منفی و در نتیجه اینهمانی جسته با وجدان تاریخی جامعه ملی ایران می باشند، در استقلال
کامل از هر قدرت خارجی، که حقوق ملی ایرانیان را جزء منافع ملی خود می داند، و از طریق
بکار گیری تواناییهای خود عمل می کتند، از موقعیتی برخوردارند، که می توانند با سرعت
زیاد در سراسر وطن ایجاد و مرزهای جنسی، قومی و طبقاتی را در نوردند. البته در مبارزه آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد،
استمرار و تداوم در عمل می باشد. صبر انقلابی
در این فضاست که معنای خود را نیک می یابد
در زمانی که ایران در حلقه آتش قرار گرفته است و
خطرها روز افزون. در عین حال، در نتیجه بیش از 120 سال مبارزه و در حالیکه عوامل ساختاری
که استمرار استبداد تاریخی، که زمینداری بزرگ بود و ساخت بازار و نظام سلطنتی از هم
فرو پاشیده شده اند و آخرین ساختار که روحانیت قدرت مدار بود و نضج گرفته در فلسفه
قدرت ارسطویی، امتحان خود را پس داده و در نتیجه در حال فروپاشی قرار گرفته است، .
و این وضعیت در کانتکست بین المللی انجام گرفته است که ابر قدرت شوروی از هم پاشیده
و ابر قدرت آمریکا، با اقتصادی ورشکسته و از نفس افتاده سعی دارد از طریق کنترل منابع
نفتی خاورمیانه کمی سقوط محتوم به عنوان
ابر قدرت را به تاخیر بیاندازد و نیز در زمانی که جهان بطرف چند قطبی شدن حرکت می کند. در چنین حالتی است که به یمن ایدئولوژی توتالیتر
نئو لیبرالیسم اقتصادی-فرهنگی و نیاز غرب به دشمن، آزادیها در این کشورها روز بروز
تهدید و تحدید می شود، ایران در موقعیتی قرار گرفته است که پویاترین مردم سالاری ها
را در جهان بر قرار کند. برای انجام اینکار،
ایرانی نیاز دارد که از طریق عارف شدن بر تواناییهای خود، و بازیافتن غرور انسانی و
عرق ملی، خود را از عقده حقارت در برابر قدرت رها کرده و در نتیجه در جنبشی خود جوش
و سراسری، مافیای جنایت، خیانت و فساد که مدتهاست در وضعیت فروپاشی قرار گرفته است،
سرنگون، تا ایرانی آزاد و مستقل متولد شده و با استفاده از استعدادهای عظیم ایران که
در سراسر جهان پراکنده اند، داستان رشد چین و ژاپن را کهنه و نیز مدلی را برای رشد
عرضه کند، که در آن اقتصاد نه در خدمت سرمایه و سود و در نتیجه استفاده ابزاری از انسان،
بلکه در خدمت رشد انسان و بالفعل کردن استعدادهای هنری و علمی و خلاقیت او قرار گیرد .
به خود و توانییهای خود اطمینان کنیم، خود را از گفتمان اصلاح طلبی که
عنصر مرکزی آن را اصلات بخشیدن به قدرت و در نتیجه، خود و خواسته های خود حقیر
شمردن و خواستن رها نموده و در جنبشی عمومی و خشونت زدا، طرحی نو در اندازیم.
http://enghelabe-eslami.com/%D8%B3%D8%B1%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/18131-2012-11-07-16-50-37.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر