۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

کیومرث صابری و بهزاد نبوی که خود را وثوق الدوله نامید


وقتی نیک آهنگ کوثر مقاله ای در باره آقای کیومرث صابری، تحت عنوان: " ما شاگردان خوبی نبودیم"* را در فقس بوک یکی از هموطنان دیدم، شنیدن اسم آقای صابری من را به یاد بخشی از تحقیقی که در مورد گروگانگیری و اکتبر سورپرایز (که همان موافقت مخفیانه آقای خمینی و حزب جمهوری با دستگاه ریگان در مورد 52 گروگان آمریکایی می باشد تا گروگانها زمانی آزاد شوند که منجر به شکست کارتر و پیروزی ریگان شود.  موافقت پنهان از چشمان مردم که هنوز وطن و جهان مشغول پرداخت خسارات کمر شکن آن می باشد.)  انجام داده بودم انداخت  و یاداشت زیر را منتشر کردم:

آقای قدیانی! ولایت فقیه طاغوت ساز را هدف بگیرید



"آقای قدیانی از خود شجاعت قابل تحسینی نشان داده اند ولی این شجاعت از آنجا که هدفی رفرمیستی دارد و اندیشه راهنمایی مغشوش، نه تنها هیچ خطری را متوجه استبداد حاکم نمی کند بلکه عمر این استبداد را طولانی تر نیز می کند."
شجاعت آقای قدیانی در دادگاه قابل تقدیر بود ولی اندیشه راهنمایی که ایشان هم حامل آن هستند یکی از اصلی ترین دلائل طولانی شدن عمر استبداد بعد از انقلاب است که نیاز به نقد جدی دارد. علت اینست که، علت اصلی فروکش کردن جنبش سبزنه فقط خشونت مافیای مالی - نظامی ، بلکه علت بس مهمتر، غلبه گفتمان اصلاح طلبی بر آن می بود. غلبه ای که نتیجه عمل از درون انواع و اقسام گفتمانهای قدرت می باشد. البته گفتمان اصلاح طلبی در پهنۀ سیاسی ایران، خود نیز نوعی از گفتمان قدرت می باشد که از آغاز محکوم به شکست بود چرا که وقتی هدف از مبارزه، آزادی باشد، روش آن نیز ضرورتآ آزادی باید باشد. ولی وقتی از طریق قدرت و از درون گفتمان قدرت، این هدف تعقیب می شود به نتیجه عکس خود خواهد رسید که رسید،  چرا که قدرت، محصول رابطه برای ایجاد سلطه می باشد و بنا براین ضد آزادی و تهدید و تحدید کننده آن.  به همین علت بود که در آغاز جنبش سبز گفتم و نوشتم که حلقه ضعیف این جنبش در رهبری و گفتمان اصلاح طلبی آن می باشد و تا این گفتمان به گفتمان انقلاب تحول نکند در وضعیت سیاسی وطن تغییری بنیادی رخ نخواهد داد.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

به بهانه سخنان آقای جهانبگلو: چرا متفکران خلاق و خود جوش بسیار کم داریم؟


این یاداشت را در رابطه با نوشته آقای رامین جهانبگلو در رابطه با تعریف مدرنیته منتشر کردم:
آقای جهانبگلو مانند اکثریت مطلق دیگر فلسفه دانان وطنی، هیچ اندیشه تازه ای از خود تولید نکرده اند و بیشتر من را یاد سخن معروف سارتر در مقدمه دوزخیان روی زمین فانون می اندازد که می گفت ما نظر می ساختیم و "روشنفکران" بومی در مستعمره ها آن را تکرار می کردند.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۹, شنبه

اهمیت استقلال در مبارزه برای آزادی

چندی پیش با یکی از ژورنالیستهای سابق بی بی سی، حال ساکن در لبنان، گفتگو می کردم و از من سوال کرد که چرا برای ما استقلال در مبارزه آنقدر مهم است؟ منظورش این بود که ما چرا از زمان عقب مانده ایم و در عصر جهانی شدن هنوز سخن از استقلال می زنیم و فرصت های بزرگ را برای برخورداری از مواهب کمکهای "انساندوستانه" دولتهای غربی از دست می دهیم؟

۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه

شروع زندگی بلاگی

با سلام

سالها بود که در این فکر بودم که از طریق بلاگ رابطه خود را با هموطنان خود ادامه دهم ولی بنا به عللی از انجام اینکار طفره می رفتم و تعلل می ورزیدم. ولی علتی که سبب شد که در این مورد تصمیم جدی بگیرم این بود که مدتها بود که سایت گویا که نزدیک ده سال، بیشتر مقالات فارسی ام را در آنجا منتشر می کردم ناگهان و بدون هیچ توضیحی از انتشار مقالاتم سر باز زد و وقتی علت را سوال کردم، مسئولان این سایت، به حداقل وظیفه اخلاقی خود که توضیح در مورد علت/علل عدم انتشار بود عمل نکردند. این بی ادبی باعث خشم من شد و با یکی از دوستان عزیزم، اسکندر در باره این بی اخلاقی صحبت کردم.   ایشان گفتند که چرا شروع به کار بلاگ نمی کنم که تماسم با مردم مستقیم خواهد بود؟ گفتم که برای اینکار فیس بوک را در اختیار دارم. پاسخ داد که کار بلاگ برد بیشتری دارد و دیگر اینکه می توانی پستهایت در بلاگ را در فیس بوک هم پست کنی. دیدم که حق دارد و اصرار ایشان سبب شد که دیگر کار را به عقب نیاندازم و هم امروز اولین پست را منتشر کنم. البته همانطور که می بینید، هیچ تجربه ای در اینکار ندارم و راه درازی را در پیش دارم تا یک بلاگ آبرومند! دست و پا کنم. از جمله اینکه هنوز نمی دانم که پستهای انگلیسی را چگونه در بلاگ قرار دهم.

مخلص همگی
محمود دلخواسته