بنی صدر در مصاحبه زیر به مردم ایران هشدار داده
است(1)که اگر به اصل
استقلال در مبارزه کم بها دهند، سوریه برنامه اینده ایران خواهد
بود.
در این رابطه هموطنی نوشت: "صد در صد مانند سوریه
هم خواهد شد و این جبر تاریخ است و از دست هیچ کسی هم ، کوچکترین کاری بر نمی
آید."
در پاسخ
نوشتم:
البته ایران، سوریه و لیبی و عراق و افغانستان
نیست، ایران سرزمینی تاریخی ما در یکی از حساسترین متاطق جهان قرار گرفته است که
اگر ساکنان آن از آغاز به اهمیت لحاظ اصل استقلال در وطن پی نبرده بودند، این کشور
نیز استمرار تاریخی نیاورده بود و مانند بسیاری دیگر از کشورهای دوران
باستان در تاریخ گم و گور شده بود و باید سراغ آن را از تیشه و کلنگ
باستانشان گرفت.
وجدان تاریخی ملت ایران نیک می
داند که وقتی ایرانیان از جور جمشید در قدرت از خود بیگانه شده دست نیاز به قدرتی
خارجی آوردند و ضحاک را به وطن دعوت کردند، نتیجه آن بدتر شدن وضع تا
حدی شد که مغز جوانان خود را به استبداد بیگانه می خوراندند و حکم این وجدان است که
وقتی جریانی در داخل برای بدست گرفتن قدرت، خود را در خدمت قدرت بیگانه در می آورد،
درجا تبدیل به خائن می شود. اینگونه بود که فرقه رجوی زمانی که پایش
را در عراق گذاشت و بخدمت صدام در آمد، از منظر جامعه ملی تمام شد و حتی منفورتر از
استبداد حاکم.
متاسفانه گسستی وسیع بین وجدان تاریخی-سیاسی
جامعه ملی و نخبگان در قدرت از خود بیگانه شده وجود دارد. اینها
کسانی هستند که از آنجا که قدرت را اصل می دانند و گفتمان فکری آنها نحله های
متفاوت جدید و قدیم ولایت فقیهی می باشد(اشکال "سکولار" و "مدرن" آن را نیز هم
نجربه کرده و هم دیده ایم.) ، مردم را به کاری نمی گیرند و حتی وقتی دم از ازادی می
زنند می گویند توده نان می خواهد، آزادی درد روشنفکر است!!! همین
افراد هستند که در پی قدرت دست نیاز به قدرتهای خارجی دراز کرده
اند.
وقتی نگاه را دقیق کنیم متوجه می شویم که تمامی
جریانهایی تجریه طلب و وابسته بدون استثناء در درون این گفتمان است که عمل می کنند
و بهمین علت است که همه اشان بقدرتهای خارجی وابسته اند. شما حتی یک
جریان تجزیه طلب را نمی شناسید که در استقلال و آزادی عمل کند. البته
جمع ضدین است و نمی توان که هم تجزیه طلب بود و کاسه لیس قدرت خارجی نشد و هم برای
استقلال و آزادی عمل
کرد.
به تجزیه طلبان بی وطن می گویم که همانگونه که به
استبداد سلطنتی پایان دادیم به زمستان سرد استبداد "دینی" هم پایان خواهیم
داد و سیاهی آن به شما خواهد ماند. ایران بهار آزادی
را همیشه بهار ازادی و استقلال خواهد کرد و در راه رشدی شگفت انگیز عدالت اجتماعی
را تجربه خواهد کرد و آنگاه شما از خود سوال خواهید کرد که در این کوشش عظیم سهم
شما چه بود و چکار می کردید و به فرزندانتان چه خواهید گفت؟ آیا سعی
در توجیه و یاری گرفتن از زبان فریب خواهید کرد یا در راستی به آنان
خواهید گفت که شما هیچ نقشی جز سنگ انداختن در این جنبش عظیم که حال همه ایرانیان
از آن بهره مند شده اند نداشتید؟ بخود بیایید، کمی با وجدان خود خلوت کنید و انگاه
خواهید دید که عرق شرم بر پیشانی اتان خواهد نشست. هنوز دیر نشده
است، به جنبش هموطنانتان برای ازادی و استقلال ملحق شوید. این سان
است که غرور انسانی و عرق ملی خواهید یافت و در جهان سرهاتان را بالا خواهید گرفت و
با افتخار و غرور خواهید گفت که: من ایرانی
هستم.
http://banisadr.org/index.php/mosahebeh/tasviri/438
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر