۱۳۹۳ آذر ۳, دوشنبه

پاسخ بنی صدر به نظر ادیب برومند در باره شیعه بودن پیش شرط عضو جبهه ملی بودن










٭ پرسش از من:

سلام آقای بنی صدر
اخیرا آقای ادیب برومند شرط عضو جبهه ملی بودن را شیعه بودن دانسته‌اند و قول مصدق را آورده‌اند که گفته‌است: «من ایرانی و مسلمانم و بر علیه هر چه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه میکنم».  نظر  شما چیست؟
با احترام  محمود دلخواسته

● پاسخ بنی صدر:

1. این سخن واکنش است نسبت به آن ادعا که گویا مصدق لائیک و یا سکولار بود. آن ادعا دروغ و حاصل فهم نکردن لائیسیته و سکولاریسم است. توضیح این‌که لائیک و سکولار – که با یکدیگر تفاوت نیز دارند – صفت دولت است. دولت باید مرامی جز حقوق نداشته باشد تاکه هر شهروند بتواند هر مرام یا دینی را که خواست، برگزیند. هرگاه قرار بر لائیک و یا سکولار شدن انسان بشود یعنی او خویشتن را از داشتن اندیشه راهنما ممنوع کند، نوعی از استبداد زندگی سوز پدید می‌آید که استبدادهای فراگیر نیز به استقرارش موفق نشده‌اند.  باشد که ایران از افراط و تفریط برهد.

2. ایرانیت ویژگیها دارد که اگر آن ویژگیها در دین‌ها و مرام‌ها که به ایران راه می‌یابند، نباشند، مقبولیت پیدا نمی‌کند. اما آیا ممکن نیست که غیر از مذهب شیعه، مذهب و مرام و دین دیگری این ویژگیها، دست‌کم، بخش از آنها را که از لحاظ زیست در استقلال و آزادی، اهمیت بتمام دارند، داشته باشند؟ چرا. به این دلیل که در ایران وجود دارند. و دارندگان آنها نیز می‌خواهند در استقلال و آزادی زندگی کنند. دین‌ها و مرامهائی که این ویژگی‌ها را داشته باشند و در جریان از خود بیگانه شدن از دست بدهند، با ایرانیت ناسازگار می‌شوند. چنان‌که ولایت فقیه فاقد ویژگیهای ایرانیت و محکوم به زوال است. و

3. معنی سخن مصدق این‌نیست که جبهه ملی نمی‌تواند عضو غیر شیعه داشته باشد. معنیش این‌است که مصدق چون مسلمان بود، بعنوان مسلمان برای اسلامیت و ایرانیت تا زنده بود مبارزه کرد. یک زردشتی، بعنوان زردشتی، برای دین زردشت و ایرانیت مبارزه می‌کند و یک سنی بعنوان سنی برای مذهب سنت و ایرانیت مبارزه می‌کند و یک سوسیالیست برای سوسیالیسم و ایرانیت مبارزه می‌کند. یک یهودی برای یهودیت و ایرانیت و یک مسیحی برای مسیحیت و ایرانیت مبارزه می‌کند.
   بدین‌خاطر است که اگر مذهب یا دین و یا مرامی فاقد ویژگیهای ایرانیت بگردد، دارنده آن، نسبت به ایرانیت، بنابراین بقای ایران لاقید می‌شود و می‌تواند بگوید: ایران از بین برود مهم نیست، مهم اسلام است!. از این‌جا،

4. پیام مصدق در واقع این دو مهم را در بردارد:
4.1. دین یا مرام  و ایرانیت را نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد و یکی را مقدم بر دیگری شمرد. زیرا ایرانیت مقدم است (ما قبل از آن‌که مسلمان باشیم ایرانی هستیم) سخن دروغ است. چراکه ویژگیهای ایرانیت اندیشه راهنما و متعلق به اندیشه راهنمااست. ایرانیت میان تهی وجود ندارد. پس ایرانیت مقدم است، دروغی است برای پوشش مرامی که مدعی می‌خواهد جانشین کند. چنان‌که پهلوی‌ها ایدئولوژی استبداد در وابستگی را جانشین می‌کردند. مرامی که ناقض ایرانیت در همه ویژگی‌های آن بود.
    و اما اسلام و یا... مقدم است نیز دروغ است. زیرا بمعنای خالی بودن اسلام یا... از ویژگیهای ایرانیت است. مدعی با این ادعا، اسلام و... را ناپذیرفتنی می‌کند. زیرا چنین اسلام یا... بکار زندگی در ایران مستقل و آزاد نمی‌آید. و
4.2. جبهه ملی بنابر قول مصدق، جای سازمانهائی است که هریک مرام خود را دارند و در مشترکات بایکدیگر همکاری می‌کنند. پس ایرانیت مشترک همه گرایشهای دینی و مرامی است که دین و مرامشان واجد ویژگیهای ایرانیت است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر