۱۴۰۳ فروردین ۲۶, یکشنبه

حمله موشکی نمایشی: هدیه بزرگ خامنه ای به نتانیاهو

 


اسرائیل با حمله به کنسولگری ایران، تمام قوانین بین المللی را لغو و به خاک ایران تجاوز کرده بود و ایرانیان را به قتل رسانده بود.  دولتهای غربی هم که خود را مدعی دفاع از حقوق بین الملل می دانند، سکوت کرده بودند.  در چنین وضعیتی هر رژیمی حق و وظیفه داشت تا واکنش نشان دهد.  ولی چه واکنشی؟ حداقل بصیرت سیاسی ایجاب می کرد که آقای خامنه ای و مشاورانش این واقعتیها را بفهمد:


-         علت حمله اسرائیل به کنسولگری ایران و قتل فرماندهان سپاه، این است که نتانیاهو در انتظار دادگاهی شدن، در باتلاق غزه گیر افتاده است و نه راه پس دارد و نه راه پیش.  البته برای خروج از این باتلاق نیاز به ایجاد بحران بزرگتری داشت، تا آمریکا را هم در گیر کند و چنین درگیری تنها از طریق بالا بردن سطح تنش با استبداد حاکم در ایران ممکن می شد.


-         این را باید می فهمید که هم برای محکوم کردن عمل اسرائیل و هم نشان دادن یک بام و دو هوایی غرب، به شورای امنیت شکایت کرده و خواستار محکومیت اسرائیل می شد.  در آن زمان، آمریکا و زیر دستانش مانند انگستان، در وضعیتی قرار می گرفتند که یا باید اسرائیل را محکوم می کردند و در آن صورت ایران خواستار اعمال مجازاتهای قانونی بر علیه اسرائیل می شد و یا با وتو کردن قطعنامه، بیش از هر زمان نشان می دادند، که باوری به حقوق بین الملل ندارند و فقط از آن استفاده ابزاری می کنند.


-         در چنین وضعیتی ایران می توانست به افکار عمومی جهان مراجعه کند و انزوای اسرائیل و یک بام و دو هوایی غرب را به نمایش می گذاشت.


-         اگر هم خود را مجبور می دید کاری کند.  بجای این حمله نمایشی، برای مثال، براحتی می توانست اعلام کند که بنادر و فردوگاه های بین المللی اسرائیل در عرض 48 ساعت تخلیه شوند.  البته تمام پروازها قطع می شدند.  بعد هم چند روز اسرائیل را در وضعیت بسیج برای مقابله با حمله نگاه می داشت.  آخر کار هم، با موافقت قبلی، روسای چند کشور مانند ترکیه و قطر به ایران می رفتند و رژیم را قانع! می کردند که دست به حمله نزند.  اینگونه هم درتله نتانیاهو نیافتاده بود، هم دست بالا را پیدا کرده بود و هم ضربه اقتصادی و سیاسی شدیدی به اسرائیل وارد کرده بود و هم حتی بدون شلیک یک گلوله.


ولی آقای خامنه ای و مشاورانش دارای حداقل درایت هم نبودند و در نتیجه، با فرستادن صدها پهباد از فاصله چند هزار کیلومتری که معلوم بود اکثریت آنها به هدف نرسیده سرنگون خواهند شد. ( دیشب به دوستانم گفتم که آمریکا سعی خواهد کرد که آنها را قبل از رسیدن به اسرائیل خود سرنگون کند.  چرا که بر خلاف نتانیاهو، بایدن نیاز دارد که جنگ گسترش نیابد.  حال معلوم شد که بیشتر آنها را آمریکا سرنگون کرده است.) و پیروزی بزرگی به حساب اسرائیل نوشته شده است.


این در حالیست که  نتانیاهو که سخت منزوی شده بود، حال بایدن مجبور به حمایت از او شده و  دست بالا را  پیدا کرده است.  اینگونه، بهانه خوبی برای حمله به مراکز اتمی ایران را بدست آورده است و گسترش بحران.  تا با به اوج رساندن بحران بتواند هم دست به پاکسازی قومی در غزه بزند و هم بیشتر بر تخت لرزان سلطنت بماند و به زندان نیافتد.  خیلی کم در تاریخ اتفاق می افتد که سرنوشت یک کشور گرفتار سرنوشت یک نفر  می شود.


بهر حال، باید دید که آیا بایدن بی کفایت قادر خواهد شد تا مانع حمله اسرائیل به ایران شود یا نه.  البته بسیاری از کارشناسان نظامی می گویند که چنین حمله ای بدون همکاری آمریکا، ممکن نیست.  خواهیم دید.