۱۳۹۲ آذر ۱۰, یکشنبه

اعدام اصغر لقایی به جرم پناه داده به بنی صدر و خودکشی پدر او


تا زمان آخرین دیدار بنی صدر با اقای خمینی، که در آن اقای احمد خمینی به بنی صدر اعتراض کرده بود که چرا سخن گفتن در باره قرارداد خفت بار الجزایر در رابطه با گروگانهای آمریکایی را رها نمی کند، بنی صدر باور نمی کرد که شخص خمینی در ساخت و پاخت پنهانی با دستگاه ریگان که بعدا به نام اکتبر سورپرایز معروف گشت، دست داشته است.  این با وجود اطلاعات مکرری بود که از اطرافیان خودش و نیز دفتر ریاست جمهوری به او می دادند که سرنخ معامله پنهانی که به انتخاب ریگان منجر شده است(که به سر بر آوردن غول نو لیبرایسم که بحران عظیم اقتصادی و گسترش فقر و...و نتیجه آن می باشد، منجر شد.) نه فقط به آقایان بهشتی و رفسنجانی و خامنه ای و احمد خمینی ختم که به شخص اقای خمینی ختم می شود.  شدت علاقه به اقای خمینی و نیز عدم باور به اینکه چگونه ممکن است مرجع تقلید و رهبر انقلاب مرتکب چنین خیانتی بشود، سبب شد که به اطلاعات متواتر در این باره توجه نکند.  
از جمله عوارض این عدم باور این بود که پیش بینی کوشش جریان استبدادی برای جلوگیری از افشای این زد و بند از طرف او که تنها از طریق به قتل رساندن او ممکن بود را از قبل پیش بینی نکرده و بنا براین هیچ  تدارکی برای تهیه مخفیگاه انجام نداده بود.  به همین علت بود که بزرگوارانی، با عجله، داوطلب پناه دادن به اولین رئیس جمهور تاریخ شدند.  از جمله به این دلیل که تا فردا گفته نشود که مردم، اولین رئیس تاریخ خود را که برای وفاداری به عهد در برابر غول سر بر آورده استبدادی ایستاده بود تنها گذاشتند.  اولین آنها شهید اصغر لقایی از اعضای حزب ملت ایران و از نزدیکان داریوش فروهر بود که او در در خانه خود پناه داد.  لازم به یاد آوری می باشد که زمانی شهید لقایی به بنی صدر پناه داد که هنوز رئیس جمهور قانونی وطن بود.  البته این رئیس جمهور قانونی بودن مانع نشده بود که ایت الله گیلانی حکم هفت بار اعدام او را صادر نکند.  
بعد از چند روز بنی صدر، به خانه دیگری پناه بود ولی آدمکشان رژیم که بیتابانه در پی یافتن و به قتل رساندن رئیس جمهور می گشتند، متوجه شدند که بنی صدر در خانه لقایی پنهان شده بوده است.  در نتیجه شهید لقایی را دستگیر و بسرعت اعدام می کنند.  پدر شهید لقایی که تاب به قتل رساندن فرزند را نیاورده بود دست بخودکشی زد و چند روز بعد در بیمارستان در گذشت.

هموطنان جوان، که شاید بشود گفت که پیش از چیز چیز قربانی تحریف تاریخ  انقلاب هستند دقت کنند که در آن زمان تمامی اصلاح طلبان دولتی و اصول گرایان  همگی در این جنایتها بطور فعال شرکت داشتند  و در این رابطه می باشد که به اصلی ترین علت اصرار آنها بر اصلاح پذیری رژیم ولایت مطلقه فقیه می شود پی برد.  همه کار می کننند تا گذشته انها افشا و به نقد کشیده نشود.  شما در این رابطه چه مسئولیتی برای خود در نظر می گیرید؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر