۱۳۹۳ خرداد ۱۴, چهارشنبه

چرا با طرح آزادی های یواشکی مخالفم




در این رابطه در چند جا نقدهای خود را منتشر کرده ام و فکر کردم لازم است که همه را در اینجا جمع آورم:

 -مبارزه از طریق روسری را از سر برداشتن، بر تبعیضی بس خطرناک بنا شده است، چرا که مخالفان رژیم را کاهش می دهد به کسانی که با روسری مخالف هستند و تبعیض بر علیه آن میلیونها زن معتقد به حجاب ولی ضد رژیم قائل شدن، بدتر، آنها را می ترساند چرا که فکر می کنند که در فردای نبود این رژیم، حجاب ها را از روی سرشان خواهند کشید.  بر فرض فراگیر شدن طرح آزادی های یواشکی، بیشترین این جمعیت عظیم مخالف رژیم و با حجاب دو راه را بیشتر در پیش رو نخواهند توانست  در پیش بگیرند: 1. حالت خنثی و نظاره گر را بازی کرده.  2.  خود را مجبور ببینند از رژیمی که بر ضد ان هستند دفاع کنند.  در واقع پیشنهاد ازادی های یواشکی روشی می باشد که به استبداد حاکم قدرت می بخشد.  آزادی های یواشکی که اصل را بر بی حجابی گذاشته است، جامعه را دو شقه می کند و زنها را در دو جبهه مخالف در برابر هم قرار می دهد و البته چنین وضعیتی، وضعیت ایده آل مافیای حاکم است.

-مثلی است یا داستانی یا لطیفه ای( اصل را هم بر این می گذاریم که در مثل مناقشه نیست.) از زن و شوهری سخن می گوید که  شبی تجاوزگران زن را شوهر جدا کرده و دور شوهر دایره ای کشیدند و گفتند که حق ندارد پایش را از آن دایره بیرون بگذارد و بعد زن را بردند و تجاوزها کردند و صبح او را رها کردند.  زن بطرف شوهر رفت و فریاد بر او که ای مرد غیرتت کو و چگونه اجازه دادی این بلاها را بر سر من بیاورند؟  شوهر یواشکی به همسر گفت که صدایش را در نیاورد چرا که در زمانی که همسر را برده بودند او چند بار پایش را از دایره بیرون گذاشته است. 
داستان آزادی های یواشکی نیز اینگونه است.  در وطن استبدادی بس تبهکار و فاسد و خائن حکومت می کند و چنان بلایی بر سر جامعه و اقتصاد و فرهنگ و طبیعت وطن آورده است که حیات ملی را با خطری جدی روبرو کرده است، آنگاه در چنین وضعیتی بجای اینکه در پی یافتن راه حلی واقعی برای مبارزه خطری واقعی برآییم، عده ای را با سخن گفتن از ازادی های یواشکی و در خلوتی روسری از سر بر داشتن و عکس گرفتن و اسم ان را مبارزه گذاشتن مشغول کنیم.  یعنی روشی را طرح کنیم که برای رژیم امکان و فضاد برای زیست طولانی تر فراهم کند.

- در کل هر عمل سیاسی که ولایت مطلقه فقیه و شخص آقای خامنه ای را نشانه نگیرد، عملی انحرافی می باشد و حواس مردم را از مسئله اصلی و مشکل ساز اصلی و بحران سازی اصلی به جای دیگر متمایل می کند و اینگونه برای او فضای تنفسی ایجاد می کند و به طولانی شدن عمر استبداد کمک( همانگونه که گفتمان اصلاح طلبی و اصلاح طلبان تا بحال نقش خندق رژیم را بازی کرده اند).
مشکل اصلی سیاسی وطن مشکلی ساختاری می باشد و آن ولایت مطلقه فقیه است و تا این ساختار تغییر نکند هیچ تغییر اساسی در رابطه مردم با دولت( بر قراری حاکمیت مردم از طریق استقرار جمهوری شهر وندان.) ایجاد نمی شود. اگر هموطنان می خواهند کاری اثر گذار انجام دهند پیشنهاد می کنم ولایت مطلقه فقیه و اقای خامنه ای را هدف قرار دهند.

-فردی که طرح ازادی های یواشکی را می دهد، نشان می دهد که اصلا نمی فهمد آزادی چیست.  زمانی به حجاب معتقد بوده است و، برای مثال، به تلویزیون صدای آمریکا می تاخته است که چرا در بین مجریان زن ها، محجبه ای وجود ندارد و بعد که معتقد به بی حجابی شده است( که البته حقشان است.) سعی می کند خود را پرچمدار مبارزه با حجاب کند و اصلا متوجه نشده اند که از منظر ازادی، در رابطه با پوشش نمی شود بر ضد یک نوع پوشش تبعیض بر قرار کرد چرا که اصل بر آزادی انتخاب است و نه تبعیض در انتخاب.  در جامعه آزاد و مردم سالار فردا، زنان و مردان در انتخاب نوع پوشش آزادی دارند و انتخاب نوع پوشش انتخابی فردی خواهد بود و دولت هیچ نقشی در این مورد نباید داشته باشد.  

-آزادیهای یواشکی، اصل را بر قدر قدرتی رژیم قرار داده است و در نتیجه ترس از رژیم و اینگونه است که "مبارزان" در تاریکی و پنهان روسری از سر برداشتن و منتشر کردن آن، در واقع ترس خود را از قدر قدرت اظهار و فقط مانند آن شوهر در آن داستان، گاهی یواشکی پای خود را از دایره بیرون می گذارند.

-صدها هزار زن ایرانی در فیس بوک و دیگر فضاهای مجازی عکسهای بدون حجاب خود را منتشر می کنند و هر شبه در ده ها و صدها خانه  و محل پارتی های انباشته از شرکت کنندگان مست و عریان  رخ می دهد، در چنین وضعیت و فضایی، واقعا، هدف از آزادی های یواشکی چیست و چه هدفی را تعقیب می کند؟

خلاصه اینکه  بقول شریعتی، وقتی در صحنه نبرد نیستی هر کجا می خواهی باش، چه به نماز ایستاده و چه به شراب نشسته. صحنه مبارزه این نسل با ولایت فقیه مطلقه ای می باشد که هر روز بیشتر از روز پیش، فساد بر فساد و جنایت بر جنایت و خیانت بر خیانت می افزاید و هر فعالیتی که هدف اصلی که بر کشیدن تیرک خیمه نظام( بقول خودشان ولایت مطلقه فقیه تیر خیمه نظام است.) در نظر نگیرد، فعالیتی انحرافی می باشد.  اگر بخواهیم با زبان مارکسیستی سخن بگوییم، مبارزه باید روی تضاد اصلی که همان ولایت مطلقه فقیه است تمرکز کند و ام الفساد را رها کردن و خود را به قایم موشک بازی مشغول کردن، هرز بردن انرژی و از دست دادن زمان می باشد، یعنی همان چیزی که اقای خامنه ای و باند فاسدش به آن نیاز دارند. آزادیهای یواشکی تنها بکار اقای خامنه ای و نظام تبهکارش می اید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر