۱۳۹۳ شهریور ۱۵, شنبه

پاسخ بنی صدر به نقل قول اقای زید آبادی از آقای بختیار




آقای زید آبادی مطلب زیر را از کتاب 37 روز اقای بختیار در فیس بوک خود منتشر کرده اند:

"دکتر شاپور بختیار: بنی صدر به يك روزنامه نويس فرانسوی، که خودش بمن گفت، گفته بود: «اگر نفس بختيار به خمينی ميرسيد امكان داشت که آقا خيلی از اين شدتی که داشت کاسته بشود و جا بزند، و "نفع ما" در اين نبود. انقلاب اسلامی بايستی ميشد و لازم بود که ما اين ملاقات را بهم بزنيم.»"

در رابطه با سخن اقای بختیار که آقای زید آبادی نقل کرده اند چند دقیقه پیش با اقای بنی صدر تماس گرفتم  و بعد از خواندن نقل قول اقای بختیار از  ایشان در این باره سوال کردم و پیشنهاد که در این باره یاداشتی را منتشر کنند.  ایشان پاسخ دادند که اگر من بخواهم که در مورد هر دروغی که بمن نسبت داده می شود یاداشتی منتشر کنم دیگر بکار دیگری نخواهم رسید.  سوال کردم که پس این نقل قول را دروغ می دانید؟ پاسخ دادند که از بیخ دروغ است و من هیچگاه چنین حرفی را به هیچکس نزده ام و  تنها حرفی را که زده ام و در خاطرات مسئول سیاسی سفارت آمریکا هم همین نظر آمده است این است که گفته بودم که اگر چنین ملاقاتی صورت بگیرد آقای خمینی رفتنی خواهد بود و بختیار ماندنی.  علت هم این است که نفس ملاقات نخست وزیر شاه به این معنی می باشد که سلطنت را برسمیت شناخته اند و دیگر تمام سخنانشان در مورد اینکه سلطنت باید برود بی معنی می شود.
آقای بنی صدر افزودند که این دروغ خود را در رابطه با واقعیت خود را آشکار نشان می دهد چرا که کوشش بسیاری کردم که ایشان از نخست وزیری شاه استعفا و آقای خمینی ایشان را به عنوان نخست وزیر منصوب کند(آقای خمینی نیز با قسم خوردن با پیشنهاد بنی صدر موافقت کرده بود و پیام به بختیار را نیز بنی صدر از طریق عباسقلی بختیار، براردر زاده ایشان و وزیر صنایع به بختیار رسانده بود.)  ولی ایشان به علت اطاعت از دستور جیمی کارتر اینکار را نکرد.(اول پذیرفته بود ولی در ساعات آخر وقتی دستور صریح کارتر آمد نظرش را عوض کرد.)

سوال کردم پس می توانم این گفتگو را به عنوان پاسخ شما منتشر کنم؟ گفتند بله می توانید.

مخلص
محمود دلخواسته

فکر کنم در این رابطه این بخش از تحقیق اینجانب بکار بیایید:

بنابر خاطرات مهندس بازرگان که کاملتر آن در خاطرات شمس الدین امیر اعلایی آمده است، بختیار حتی با استعفانامه ای که از طرف امیر اعلایی و دیگران برای بختیار نوشته شده بود با انجام تغییراتی موافقت کرده بود. آقای امیر اعلایی چنین می نویسد:
«بختیار نگران عدم قبول امام بود. به او قول دادیم در این صورت متن نامه و امضاء او را پس می دهیم. قبول کرد. متن استعفا را برایش فرستادیم و او پس از دستکاریهائی به خط خود که عین آن نزد من است، آن را فرستاد و موافقت شد. ولی وقتی که آن را برای بختیار فرستادیم حاضر به امضاء نشد. این درست در روز پنجشنبه قبل از کشتار تهران بود. یادآوری می کنم تا آنوقت یعنی در نخست وزیری بختیار کشتاری در تهران اتفاق نیفتاده بود…» (۲۴)
متن استعفا نامه ای که بختیار قرار بود در زمان استعفا منتشر کند این بود:
«از آنجا که نهضت اسلامی ملت ایران با ایثار جوانان عزیز خود به آستانه پیروزی رسیده است، از آنجا که اکثریت قاطع ملت ایران به رهبر عظیم الشان خود امام خمینی ابراز اعتماد کامل نموده است، از آنجا که دولت اینجانب دکتر شاهپور بختیار فعلا از طرف اکثریت ملت ایران مورد توجه و علاقه نمی باشد، لذا این دولت استعفای خود را به پیشگاه ملت عزیز ایران به رهبری امام خمینی تقدیم می دارد و با توجه به خدماتی که این دولت در عمر بسیار کوتاه خود در راه رسیدن به اهداف عالیه ملت ایران انجام داده است، امیدوار است که بعد از این نیز همراه و همگام سایر آحاد و افراد ملت ایران بتواند بقیه راه طولانی موفقیت را بپیماید.» (۲۵)

۲۴- شمس الدين امير علايی، مجاهدان و شهيدان راه آزادی، انتشارات کتابفروشی دهخدا، تير ماه ۱۳۵۸، ص ۶۰۳
۲۵- همان، ص ۶۰۴


برای هموطنانی که در مورد این زمان حساس تاریخ وطن سوالاتی دارند، این تحقیق می تواند بکار بیاید:

بختيار: اسطوره و واقعيت و سوزاندن فرصتی تاريخی (قسمت اول)، محمود دلخواسته
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/01/081955.php
بختيار: اسطوره و واقعيت و سوزاندن فرصتی تاريخی (قسمت اول - بخش دوم)، محمود دلخواسته
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/01/081956.php
بختيار: اسطوره و واقعيت، هدف از کودتای نوژه (بخش دوم)، محمود دلخواسته
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/01/082131.php#more
بختيار: اسطوره و واقعيت (بخش پايانی)، نقش بختيار در حمله عراق به ايران، محمود دلخواسته
http://open.gooya.com/politics/archives/2009/01/082404print.php


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر