۱۳۹۲ مهر ۱۲, جمعه

پروفسور پروانه وثوق کجا و مادر ترزا کجا؟





در متن زیر دیدم که فداکاریهای پروفسور پروانه وثوق با مادر ترزا مقایسه شده است که این را ظلمی در حق ترانه خانم یافتم و این یاداشت کوتاه را در منتشر کردم:

مادر ترزا نکات بسیار تاریکی در زندگی خود دارد.  ایشان یک متعصب فاندامنتالیست بودند فقر و رنج را هدیه ای از خداوند می دانستند.  عاشق فقیران نبودند بلکه عاشق فقر بودند.  ایشان اصرار داشتند که ممنوعیت مطلق طلاق را وارد قانون اساسی ایرلند کنند ( از طرف دیگر از طلاق پرنسس دایانا از چارلز دفاع می کردند.  دو رویی تاریخی کلیسا در قرون وسطی که از یک طرف به ثروتمندان لذت بردن را می فروختند و از طرف دیگر خوداری از لذت را به فقیران می آموختند و آنها را از آتش جهنم می ترساندند را در اینجا نیز براحتی می شود دید.) و هر نوع سقط جنین را بدون در نظر گرفتن علت و خطر:"بزرگترین نابود کننده صلح" می دانستند.  با وجود پول فراوانی که از هر طرف از جمله دیکتاتورها به او می رسید، درمانگاهی را که در کلکته تاسیسی کرده بود دارای حداقل امکانات بود و بیشتر به جای مداوا، دعا کردن را راه توصیه می کردند.  ولی وقتی خود بیمار شد به بهترین کلینیکهای کالیفرنیا مراجعه کرد.

خلاصه اینکه، معروفیت این خانم بیشتر به علت دستگاه تبلیغات واتیکان است تا شخص او.  دستگاهی که هنوز از طریق سانسور سعی دارد او را به درجه معصومیت ارتقاء دهد.  جورج اورل در مقاله ای که در مورد گاندی نوشت هشدار داد که وقتی سخن از معصومیت/sainthood کسی می شود باید اصل را بر گناهکاری او گذاشت تا عکس آن ثابت شود.  واتیکان همه گونه کوششی می کند تا چنین کوششی انجام نشود ( در زیر لینک تحقیقی دانشگاهی را که در باره این خانم صورت گرفته است و فیلم مستند یک ساعته و مقاله ای کوتاه همراه را می گذارم).


حال با این مقدمه کوتاه، این یاداشت را در پروفسور پروانه وثوق، از انسانهای بزرگوار و فداکار وطن را که منتشر شده است بخوانیم:


دوستان این لایک نمیخواد فقط خواهش میکنم با شیر کردن باعث معروفیت بیشتر این شیرزن بشید. شیر زنی که کمتر از مادر ترزا نیست. بیایید تا زنده هست بشناسیمش او يك فرشته است کسانی که سالها پیش صبح خیلی زود از خیابان ظفر گذر می کردند، خانم مسنی را می دیدند که با فولکس قورباغه ایش به سمت بیمارستان علی اصغر میرفت. زنی ساده پوش و زلال که برای من نماد همیشگی عشق ورزی بی دریغ محسوب میشود. پروفسور پروانه وثوق تنها پروفسور بیماریهای خون کودکان در ایران است و بیش از نیم قرن عاشقانه مرهم کودکان سرطانیست. استاد هیچگاه ازدواج نکرده است. شاید او هم همچون مادر ترزا زمانی بر سر دو راهه ی زندگی و عشق ایستاده و عشق را برگزیده باشد... سالها قبل زمانی که شنیدم استاد تا کنون حتی یک ریال کارانه بیمارستانی دریافت نمی کند ساعتها بغض در گلویم نشسته بود. تمام درآمد یک پزشک از کارانه ی بیمارستانیش تأمین می شود و او از این نفع گذشته است تا فشاری بر کودکان و خانواده هایشان نیاید. پروفسور پروانه وثوق هم اکنون رئیس هیات امنا، سرپرست تیم پزشکان و یکی از بانیان بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان تهران (محک) می باشد. همکارانش می گفتند: بارها به ایشان پیشنهاد شده که برای مشاغل تحقیقاتی در ازای دریافت حقوق هنگفت و امکانات دیگر ساکن کشورهای اروپایی و آمریکایی شود ولی او خدمت رایگان به کودکان سرطانی وطنش را برگزید. استاد اکنون دهه ی نهم زندگیش را می گذراند و من چقدر دلم می خواهد که دختران و پسران وطنم تا او زمین و زمانمان را معطر می کند، از پروفسور بیاموزند و او را بشناسند. این شیر زنان و دهها شیر زن دیگر که گمنام در نزدیکی مان می زیند عاشقانی بی همتایند، بیشتر بشناسیمشان


دوستان این لایک نمیخواد فقط خواهش میکنم با شیر کردن باعث معروفیت بیشتر این شیرزن بشید. شیر زنی که کمتر از مادر ترزا نیست. بیایید تا زنده هست بشناسیمش او يك فرشته است کسانی که سالها پیش صبح خیلی زود از خیابان ظفر گذر می کردند، خانم مسنی را می دیدند که با فولکس قورباغه ایش به سمت بیمارستان علی اصغر میرفت. زنی ساده پوش و زلال که برای من نماد همیشگی عشق ورزی بی دریغ محسوب میشود. پروفسور پروانه وثوق تنها پروفسور بیماریهای خون کودکان در ایران است و بیش از نیم قرن عاشقانه مرهم کودکان سرطانیست. استاد هیچگاه ازدواج نکرده است. شاید او هم همچون مادر ترزا زمانی بر سر دو راهه ی زندگی و عشق ایستاده و عشق را برگزیده باشد... سالها قبل زمانی که شنیدم استاد تا کنون حتی یک ریال کارانه بیمارستانی دریافت نمی کند ساعتها بغض در گلویم نشسته بود. تمام درآمد یک پزشک از کارانه ی بیمارستانیش تأمین می شود و او از این نفع گذشته است تا فشاری بر کودکان و خانواده هایشان نیاید. پروفسور پروانه وثوق هم اکنون رئیس هیات امنا، سرپرست تیم پزشکان و یکی از بانیان بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان تهران (محک) می باشد. همکارانش می گفتند: بارها به ایشان پیشنهاد شده که برای مشاغل تحقیقاتی در ازای دریافت حقوق هنگفت و امکانات دیگر ساکن کشورهای اروپایی و آمریکایی شود ولی او خدمت رایگان به کودکان سرطانی وطنش را برگزید. استاد اکنون دهه ی نهم زندگیش را می گذراند و من چقدر دلم می خواهد که دختران و پسران وطنم تا او زمین و زمانمان را معطر می کند، از پروفسور بیاموزند و او را بشناسند. این شیر زنان و دهها شیر زن دیگر که گمنام در نزدیکی مان می زیند عاشقانی بی همتایند، بیشتر بشناسیمشان

 http://www.huffingtonpost.com/2013/03/04/mother-teresa-myth_n_2805697.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر