۱۳۹۳ آذر ۲۷, پنجشنبه

پاسخ بنی صدر در رابطه با مصاحبه آیت الله منتظری با بی بی سی







زمانی که بی بی سی تبلیغ مصاحبه منتشر نشده ایت الله منتظری را با می کرد که در آن آقای منتظری در رابطه با طرح ولایت فقیه گفته بودند که ایشان و آقایان بهشتی و بنی صدر طرح را تعقیب می کردند و از آنجا که  بسیاری با مفهوم عبارت <تعقیب> کردن در این کانتکست آشنا نیستند و خصوص وقتی نام آقای بهشتی و بنی صدر در کنار هم گذاشته می شود این معنی می تواند در بعضی اذهان متبادر شود که این دو نفر این اصل را در قانون اساسی گنجانده اند.  بهمین علت بود که  قبل از پخش مصاحبه از بی بی سی درخواست کردم که تمامی مصاحبه با آقای منتظری را بی کم و کاست منتشر کنند.  درخواستی که بعد از انتشار به دیگر هموطنانم پیشنهاد کردم که آنها نیز خواستار انتشار قیچی نشده آقای منتظری بشوند.

از آنجا که مسئولان بی بی سی خوب می دانند که چنین منظوری از پخش یک سخن بریده ایشان می تواند به اذهان عده ای متبادر شود و با توجه به سیاست عمومی این تلویزیون که سانسور کامل جریان مصدقی استقلال و آزادی می باشد، است بار دیگر از بی بی سی می خواهم که مصاحبه قیچی نشده آیت الله منتظری بدون کم و کاست منتشر شود و باز به دیگر هموطنان پیشنهاد می کنم که همین درخواست را از بی بی سی بکنند.  

شک ندارم که مسئولان بی بی سی خاطرات آیت الله منتظری را خوانده اند و می دانند که ایشان گفته اند که بنی صدر با ولایت فقیه مخالف بود و هم چنین در مجلس کودتای 30 خرداد 60 می بینیم که یکی از اصلی ترین دلایل بی کفایتی بنی صدر را مخالفت او با ولایت فقیه اعلام کردند و از جمله معصومی، نماینده مجلس در آن مجلس می گوید:
"" بنی صدر در خبرگان بگوید من با 9دلیل با ولایت فقیه مخالف هستم. چون او نه فقه را فهمیده ونه فقیه رامی شناسد وبه دموكراسی ایمان آورده و لذا بعد از انتخاب به ریاست جمهور تكیه او تنها بر یازده میلیون رای است. بنی صدر با قبول دموکراسی غربی ولایت فقیه را نفی می کند."
حساسیت رژیم به این 9 دلیل که آقای معصومی می گوید باعث شد که در انتشار مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی این قسمت سانسور شده است.   

و یا اینکه این مسئولان بی بی سی حتما کتاب اولین رئیس جمهور را که مصاحبه با نامزدهای اصلی ریاست جمهوری در زمان نامزدی انجام شد را خوانده اند که در اینمورد از بنی صدر سوال می شود:
""بنی صدر ( از من سوال می کنند)...مخالف ولایت فقیه بودید. درست است؟ همین را می گویند دیگر.
محمد جواد مظفر(خبر نگار): بله
بنی صدر: خیلی خوب. آقای جلال فارسی توی همین راهرو ( آقای چمران شده بود وزیر دفاع) آمد گفت با این حکومت و با این وزیر و با این چیزها، من معتقد شده ام که { به} هیچ {وجه} نباید زیر بار ولایت فقیه رفت. خوب حالا ایشان دو آتشه طرفدارند. من این بد اخلاقیها را ندارم. من با استبداد مخالفم، { چه} از فقیه { و چه} از خدا. مخالفم." (مظفر، محمد جواد؛ اولین رئیس جمهور، تهران: انتشارات کویر 1378. ص 91 )

در این کانتکست معنی تعقیب کردن ولایت فقیه از طرف بنی صدر در مجلس خبرگان در مقابل تعقیب کردن آقای بهشتی که سعی در حقنه آن به قانون اساسی بود و در این طریق در پی استقرار ایجاد "دیکتاتوری صلحا" و بنا بر قولی دیگر ایشان "دیکتاتوری ملی" (دکتر غلام علی صفاریان و مهندس معتمد دزفولی: " سقوط دولت بازرگان،" 1382 ص 143 و 329 ) بود قرار می گیرد.  چرا که هر دو در تعقیب اصل ولایت فقیه هستند ولی یکی در پی بی یال و دم و اشکم کردن آن است و دیگری در پی مطلقه کردن آن.

در این رابطه از بنی صدر در باره <تعقیب> کردنی که آقای منتظری گفتند سوال کردم و ایشان پاسخ دادند. البته قبل از خواندن پاسخ سوالی دیگر که در رابطه با مصاحبه بی بی سی در نظر می آید این است که با وجودی که از ایشان در مورد تمام حوادث مهم انقلاب سوال شد، چگونه است که در مورد بر کناری اولین رئیس جمهور که رهبران حزب جمهوری آن را انقلاب سوم خواندند(اشغال سفارت آمریکا انقلاب دوم خوانده شد.) هیچ گونه سوالی از ایشان بعمل نیامد؟  یا اینکه سوال شد و از آنجا که پاسخ مطابق میل مدیران بی بی سی نبود پخش نشد؟  اینهم یکی دیگر از دلایلی می باشد که باید خواهان پخش بی کم و کاست مصاحبه ایشان شد.

و اما پاسخ بنی صدر:

" از اتفاق همان قسمت هم تصدیق بنی صدر است. تعقیب می کردیم معنایش این نیست که موافق بودیم. معنایش همان است که بنی صدر گفته بود: آقای منتظری باتفاق حسن آیت متنی را منتشر کرده بود و برای فقیه 16 اختیار قائل شده بود. پس از آنکه با اصل ولایت فقیه به 9 دلیل مخالفت کردم واصل تصویب شد. باتفاق آقای طالقانی و دیگرمخالفان اصل ولایت فقیه جلسه کردیم. پیشنهاد صدور اعلامیه و استعفاء کردم. آقای طالقانی گفت: چماق آقای خمینی بر سرمان وارد میشود و همین 16 اختیار را هم به فقیه می دهند و دیکتاتوری خود را بر قرار می کنند. قرار شد بمانیم و بایستیم. متأسفانه بنی صدر تنها ایستاد. آقای طالقانی هم از دنیا رفت. نزد آقای منتظری رفتم و پس از گفتگو به نظارت فقیه راضی شد. در متن 110 آن قسمت از فرماندهی کل قوا هم نبود. در جلسه عمومی، آقای حسن آیت گفت: این که شد شیر بی یال و دم و اشکم. فرماندهی کل قوا را به فقیه بدهیم. کشماکش بسیار شد و نتیجه بخشی از فرماندهی کل قوا که نصب چند مقام بود را به «رهبر» دادند. هرگاه قرار می شد آقای خمینی به نظارت بسنده می کرد فاجعه ای که بار آمد بار نمی آمد. در ضمن، آقای منتظری مرتب میگفته است بنی صدر می گفت این بلاها سرمان می آید و ما گوش نمی کردیم.  چون بر او معلوم شد که حق با بنی صدر بود و ولایت فقیه آورد بر سر او آنچه را آورد، بعدها گفت: ولایت مطلقه فقیه از مصادیق شرک است.
اقای بهشتی هم با آنکه در شورای انقلاب با پیش نویس موافقت کرد در آن مجلس طرفدار ولایت فقیه شده بود و می خواست تفویض اختیارات هم گنجانده شود. وگفته شد قانون اساسی را لباسی به قامت خود می نویسد.
ایام بکام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر