لائیسیته به
معنای جدایی دین/باور از دولت است. به این معنی می باشد که دیگر قدرت، نمی
تواند از دین به عنوان پوشش برای پنهان کردن ماهیت سلطه و تجاوزگر خود استفاده کند.
لائیسیته به این معنی نیز می شود که کشور دیگر
چیزی بنام دین رسمی نخواهد داشت چرا که انجام چنین کاری هم تبعیض قائل شدن بر علیه
دیگر هموطنانی می باشد که دارای آن دین نمی باشند، و هم اینکه، دیگر دولت قادر نمی
شود به اسم دفاع از دین رسمی، به سرکوب و کنترل جامعه روی بیاورد.
لائیسیته به این معنی می باشد که دین، از سر سر نیزه قدرت/دولت
به محل واقعی خود که قلب انسانهاست باز می گرد. از خشونت و توجیه گر خشونت
شدن رها و مظهر عرفان و مروج عشق و دوستی و آزادی می شود و در آزادی به طبیعت خود
که همان عرفان هست و آزادی باز می گردد.
لائیسیته به معنای نه به دین دولتی و نه
به دولت دینی می باشد.
در لائیسته، دیگر شرط رئیس جمهور شدن، شیعه
اثنی عشری بودن نیست چرا که هم این از حقوق بدیهی مردم است که به کسی که
تمایل دارند رای دهند و هم اینکه حضور چنین شرطی، نفی حقوق انسانی و قانونی
میلیونها شهروند ایرانی می باشد که شیعه اثنی عشری نیستند.
اینگونه است که در لائیسیته، تنها منبع مشروعیت دولت،
مردم می شوند و مردم نه به خدمت دولت بلکه دولت بخدمت آنها در آمده و از
طریق چنین دولتی که مشروعیتش را از جمهور مردم می گیرد، مردم حق حاکمیت خود
را اعمال می کنند.
در اینجا بنی صدر، نظر خود را در مورد
لائیسیته بیان کرده است:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر