قابل توجه کسانی که با ایجاد ترس در جامعه بیشترین کوشش را کردند تا مردم را به پای صندوقهای رای بکشانند و بعد از "انتخاب" روحانی سخن از این گفتند که خطری بزرگ از سر ایران رد شد. در آن زمان هنوز نمی دانستیم که رئیس جمهور شدن آقای روحانی نتیجه مذاکرات پنهانی آقایان خامنه ای و اوباما در عمان می باشد ولی این را می دانستیم که اقای خامنه ای در صدد مهندسی کردن "انتخابات" است و جلیلی را به میدان آورده است تا با ایجاد ترس، مردم به مار غاشیه پناه ببرند. با اصل شرکت در "انتخابات" در درون نظام ولایت مطلقه فقیه که هر رای انداختنی در درجه اول رای به مشروعیت بخشیدن ولی مطلقه فقیه و خود را حقیر و ایتام و صغار دانستن و اینگونه حقوق انسانی خود را نقض کردن، نیز مخالف بودیم. آیا کسانی که این بار نیز فریب بازی رژیم را خوردند درس می گیرند و از طریق نقد اشتباه خود به این نتیجه خواهند رسید که اصلاح نظام ولایت مطلقه فقیه به نبود کردن آن می باشد و اینگونه به جریان مصدقی استقلال و ازادی، ملحق خواهند شد؟ امیدوارم:
امیر محبیان تحلیلگر سیاسی محافظه کار و سر دبیر خبر گزاری آریا در گفتگویی با ویژه نامه نوروزی هفته نامه مثلث انتخاب روحانی را « پروژه سیستم » خوانده است ، محبیان که کار خود را از روزنامه رسالت آغاز کرد و خود را تحلیل گر اصول گرا میداند، فاش میکند و فاش میگوید: «پروژه سیستم، انجام حرکتی حساب شده در حوزه تعامل بینالملل بود که تنها حسن روحانی با سوابق و نگاه امنیتی خاص تبحر لازم را در این مورد داشت. و حضور سعید جلیلی در انتخابات خرداد ۹۲ رای به روحانی را برای مردم معنادار کرد. سیستم قصد داشت حرکتی حساب شده در حوزه تعامل بینالمللی انجام دهد که نه احمدینژاد میتوانست این نقش را بازی کند و نه مصلحت بود کار بدست اصلاح طلبان بیفتد. طبعا روحانی با سوابق خود و نگاه امنیتی خاص تبحر لازم را در این مورد داشت.»
از مهمترین نکات این گفتگو:
● « هدف ائتلاف سه نفره (ولایتی، قالیباف و حداد عادل) از اعلام زودهنگام {کاندیداتوری در انتخابات}، پیشدستی و ایجاد فضای روانی برای جلوگیری از کاندیداتوری سایر افراد مطرح بود. عملا این گروه سه نفره پوشش دهنده همه سلایق نبود، برای همین هم پایداریها و جبهه پیروان مکانیزم معرفی کاندیدای خود را بکار انداختند.»
امیر محبیان تحلیلگر سیاسی محافظه کار و سر دبیر خبر گزاری آریا در گفتگویی با ویژه نامه نوروزی هفته نامه مثلث انتخاب روحانی را « پروژه سیستم » خوانده است ، محبیان که کار خود را از روزنامه رسالت آغاز کرد و خود را تحلیل گر اصول گرا میداند، فاش میکند و فاش میگوید: «پروژه سیستم، انجام حرکتی حساب شده در حوزه تعامل بینالملل بود که تنها حسن روحانی با سوابق و نگاه امنیتی خاص تبحر لازم را در این مورد داشت. و حضور سعید جلیلی در انتخابات خرداد ۹۲ رای به روحانی را برای مردم معنادار کرد. سیستم قصد داشت حرکتی حساب شده در حوزه تعامل بینالمللی انجام دهد که نه احمدینژاد میتوانست این نقش را بازی کند و نه مصلحت بود کار بدست اصلاح طلبان بیفتد. طبعا روحانی با سوابق خود و نگاه امنیتی خاص تبحر لازم را در این مورد داشت.»
از مهمترین نکات این گفتگو:
● « هدف ائتلاف سه نفره (ولایتی، قالیباف و حداد عادل) از اعلام زودهنگام {کاندیداتوری در انتخابات}، پیشدستی و ایجاد فضای روانی برای جلوگیری از کاندیداتوری سایر افراد مطرح بود. عملا این گروه سه نفره پوشش دهنده همه سلایق نبود، برای همین هم پایداریها و جبهه پیروان مکانیزم معرفی کاندیدای خود را بکار انداختند.»
● « واقعیت آن بود که هیچ کاندیدایی از افراد مطرح شده به جز جلیلی
نمیتوانست زمینه دوقطبی شدنی را بوجود آورد که جامعه را بسوی اصلاح طلبان
براند.»
● « هاشمی رفسنجانی کوشید به عنوان محرک قوی عمل کند و زمینه را به نفع روحانی آماده کند. و ولایتی با نقد روش جلیلی در گفتگوها با کشورهای 5+1، مدعای تعامل و تدبیر روحانی را پیامی گرداند خطاب به غرب و گویای تغییر رویه خامنهای شد.»
این فاش کردن و فاش گفتن دیرهنگام همان واقعیت است که نشریه انقلاب اسلامی در هجرت، پیش از انتخابات خرداد و پس از آن، مرتب خاطر نشان مردم کشور کردهاست. میماند دانستن معنای «تعامل» که وقتی یک طرف رژیمی راست که خود اقتصاد را به غارت مافیاهای نظامی – مالی سپرده و رمق از آن ستانده و طرف دیگر قدرت اقتصادی امریکا و اروپا و کشورهای نفت خیز عرب است، چه معنائی غیر از تسلیم میتواند داشته باشد؟
● « هاشمی رفسنجانی کوشید به عنوان محرک قوی عمل کند و زمینه را به نفع روحانی آماده کند. و ولایتی با نقد روش جلیلی در گفتگوها با کشورهای 5+1، مدعای تعامل و تدبیر روحانی را پیامی گرداند خطاب به غرب و گویای تغییر رویه خامنهای شد.»
این فاش کردن و فاش گفتن دیرهنگام همان واقعیت است که نشریه انقلاب اسلامی در هجرت، پیش از انتخابات خرداد و پس از آن، مرتب خاطر نشان مردم کشور کردهاست. میماند دانستن معنای «تعامل» که وقتی یک طرف رژیمی راست که خود اقتصاد را به غارت مافیاهای نظامی – مالی سپرده و رمق از آن ستانده و طرف دیگر قدرت اقتصادی امریکا و اروپا و کشورهای نفت خیز عرب است، چه معنائی غیر از تسلیم میتواند داشته باشد؟
http://www.enghelabe-eslami.com/component/content/article/13-khabar/siasi/7970-2014-03-26-18-31-04.html
http://www.digarban.com/node/17459
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر